برگزیده‌ها
خانه » تازه‌ها » بازآفرینی شهری به‌مثابه اقدام و عملِ برنامه‌ریزی شهری در اقتصاد مقاومتی

بازآفرینی شهری به‌مثابه اقدام و عملِ برنامه‌ریزی شهری در اقتصاد مقاومتی

حمیدرضا صباغی

سال ۱۳۹۵ از سوی رهبر معظم انقلاب به‌عنوان «اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل» نام‌گذاری شده است. نام حاوی این نکته است که اقتصاد مقاومتی صرفاً یک نظریه و ایدۀ اولیه نیست؛ بلکه یک الگوی عملیاتی می‌تواند باشد که مهم‌ترین وجه و جنبه آن، قابلیت اجرایی آن است. جهان‌بینی قوی و توان اجرایی شدن دو پشتوانۀ آن هستند تا به‌عنوان یک طرح کامل به‌حساب آید که می‌تواند شامل تمام مراحل تئوریک تا برنامۀ عملیاتی را دارا باشد.با تصویب «سند ملی راهبردی احیاء، بهسازی و نوسازی بافت‌های فرسوده و ناکارآمد شهری» یکی از برنامه‌هایی که در راستای جریان‌های روز جهانی، وارد ادبیات برنامه‌ریزی شهری ایران شد، رویکرد بازآفرینی شهری (Urban Regeneration) است. هدف از این رویکرد برنامه‌ای که در سطح سیاستگذاری و برنامه‌ریزی از طریق شرکت مادر تخصصی عمران و بهسازی دنبال می‌شود، در واقع استفاده از چارچوبی است که امروزه به عنوان الویت برنامه‌های توسعه‌ای در دنیا مطرح شده و برای رفع چالش‌ها و کاهش مشکلات موجود و ارتقای کیفیت زندگی در شهرهای کشور از آن بهره لازم برده شده‌است. قطعاً یکی از بسترهای تبلور اقتصاد مقاومتی، شهرها هستند. حال پرسش اینجاست که رویکردهای جدید در برنامه‌ریزی شهری در سطح سیاستگذاری دولت چه نسبتی با اقتصاد مقاومتی دارند، مدیریت شهری در این راستا چگونه باید عمل کند؟ آیا بازآفرینی شهری می‌تواند هم‌راستا با الگوی اقتصاد مقاومتی باشد؟

واقعیت این است که چالش‌های جدی زندگی امروز بشر همگی ناشی از جاذبه‌ها و گسترش شهرنشینی است، چالش‌هایی همچون بحران هویت، بهداشت و سلامت جهانی، فقر و سرمایه‌داری، نابرابری و بی‌عدالتی، تغییرات اقلیمی‌و افزایش جمعیت در شهرها که همگی موضوعات روز دنیا هستند. برای رفع مسائل فوق برنامه‌ریزان شهری از جنبه حرفه و رشته اقدامات گوناگونی در سطوح مختلف سیاست‌گذاری تا مدیریت شهرها در نظر گرفته‌اند. اما بایستی دقت نمود که علیرغم وجود اثرات جهانی در مسائل فوق، تمام آن‌ها به‌شدت وابسته به بستر و زمینۀ محلی است. به این معنا که جنس و شدت هرکدام از مسائل در شهرهای ایران با سایر کشورها و همین‌طور در داخل کشور، بین مناطق مختلف آن متفاوت است. لذا بایستی ضمن نگاه جهانی، اقدام محلی برای رفع آن‌ها نمود.

برای تدوین مفهوم بومی‌بازآفرینی ابتدا به معنای اصل واژهRegeneration نگاه می‌کنیم که به معانی رشد و یا منجر به رویش مجدد چیزی شدن، دوباره کسی یا چیزی را قدرتمند و نیرومند کردن، تجدید حیات و احیای معنوی، روحانی و نوسازی و یا مرمت بدن یا بخشی از آن در یک سیستم بیولوژیک بعد از ایجاد زخم و در فرایندی طبیعی است. وقتی پس‌ازآن واژۀ شهر در مفهوم Urban هم قرار می‌دهیم درواقع به سیستمی‌پیچیده‌ و پویا از شبکه‌ها و ارتباطات و تعامل میان عناصر است که با اجزای ثابت و غیرقابل تغییر و جریان‌های پویا، قابلیت تکامل دارند تأکید می‌کنیم.

بااین‌حال این واژه طی سی سال اخیر در دنیای غرب دچار تطور و تحول فراوانی شده است که ناشی از پیچیدگی‌های زمینه و تجربه کردن و بازخورد گرفتن از آن در جامعه علمی‌بوده است. در حال حاضر نگرش جهانی آن را «راهبرد جامع و یکپارچه در محتوا و فرایند»[۱] می‌بیند. به این معنا که اگر نیاز باشد اقدامی‌بازآفرینانه برای زمینه (شهر) صورت گیرد باید «با تأکید بر توسعه و حفاظت توأمان، چارچوبی منعطف با توجه به تنوع داخلی، چشم‌انداز راهبردی، مشارکت حداکثری تمام ذینفعان» [۲]برای آن تدوین کرد.

با این رویکرد یکپارچه دیدن مسائل شهری، می‌توان عوامل ایجاد انحطاط و زوال شهری را بهتر رصد کرد و از اقدامات موضعی هزینه‌بر که بعضاً ممکن است مشکلات جدیدی را شکل دهد جلوگیری کرد.[۳] تدوین چارچوبی مناسب برای تحلیل مشکلات شهری و شناخت پتانسیل‌های توسعه در تمامی‌ابعاد توسعه پایدار همچنین تولید راهبردی کلان برای منطقه شهری و تدوین برنامه‌های تفصیلی اجرا و اقدام در مقیاس‌های خردتر شهری و محلی، همگی در این نگرش جدید برنامه‌ریزی باید دیده شود.

ازاین‌رو برای هدایت روند رشد مطلوب شهرها در پاسخگویی به چالش‌های (ناشی از تغییرات و نیازهای نسل جدید)، اولویت‌های معاصر پنج‌گانۀ زیر در دستور کار بازآفرینی شهری قرار می‌گیرد:

  • محیط کالبدی (ارتقای وضعیت زیرساخت‌ها، محیطی طبیعی و انسان‌ساخت و ضرورت‌ و الزام پایداری محیطی در حمل‌ونقل و ارتباطات)

  • کیفیت زندگی (ارتقاء وضعیت بهداشت، آموزش، مسکن، کاهش جرائم)

  • رفاه اجتماعی (ارتقای ارائه خدمات پایه اجتماعی)

  • رونق اقتصادی (تقویت چشم‌انداز اقتصاد شهری اشتغال‌زایی، درآمد، مشاغل، فرصت‌های شغلی و مهارت‌ها)

  • حکمروایی خوب شهری (تصمیم‌سازی و مشارکت اجتماع محلی، درگیر کردن تمامی کنشگران، شیوه رهبری و مدیریت)

در حال حاضر نزدیک به ۷۳درصد جمعیت کشور در شهرها زندگی می‌کنند. حال با توجه به اینکه بستر موضوع (که همان شهر است) دارای پیچیدگی فراوانی است و درعین‌حال جنس مسائل شهری کاملاً بومی‌است، ضرورت ایجاب می‌کند که برای حل مشکلات آن نیز نگاه بومی‌باشد و معطوف به ظرفیت داخلی برای حل مشکلاتش تأکید شود. این نگاه درواقع همان کلیدواژۀ «اقتصاد مقاومتی» است. نگاه بازآفرینی به توسعه پایدار شهری نگاهی دانش‌محور و دانش‌بنیان است و به دنبال عدالت بین نسلی و درون نسلی است که همه این موارد در الگوی اقتصاد مقاومتی به‌وضوح دیده می‌شود. اگر به اصول کلی سیاست‌های اقتصاد مقاومتی[۴] نگاه کنیم در دل اصل ۱ (فعال‌سازی سرمایه‌های انسانی و تأکید بر ارتقای درآمد قشر متوسط)، اصل۳ (توانمندسازی نیروی کار و به‌کارگیری ظرفیت و قابلیت‌های متنوع جغرافیای مزیت‌های مناطق کشور)، اصل۵ (ارتقای آموزش، مهارت، خلاقیت، کارآفرینی و تجربه برای سهم‌بری عادلانه)، اصل ۸ (مدیریت مصرف با تأکید بر اجرای سیاست‌های کلی اصلاح الگوی مصرف)، اصل ۱۰ (برنامه‌ریزی تولید ملی متناسب با نیازهای صادراتی، شکل‌دهی بازارهای جدید)، اصل ۱۶(صرفه‌جویی در هزینه‌های عمومی‌کشور با تأکید بر تحول اساسی در ساختارها، حذف دستگاه‌های موازی و …)، اصل ۲۲ (هماهنگ‌سازی و بسیج پویای همه‌ی امکانات کشور برای شناسایی و به‌کارگیری ظرفیت‌های علمی، فنی و اقتصادی برای دسترسی به توان آفندی و اقدامات مناسب، مدیریت مخاطرات اقتصادی از طریق تهیه طرح‌های واکنش هوشمند، فعال، سریع و به هنگام در برابر مخاطرات و اختلال‌های داخلی و خارجی) تعاریف و رویکردهای اجرایی بازآفرینی شهری را می‌توان مشاهده نمود.

درواقع می‌توان این‌طور طرح نمود که برای عملیاتی کردن اقتصاد مقاومتی در شهرها می‌بایست راهکارهای تولید ثروت، کسب درآمد و تأمین مالی را به‌گونه‌ای پایدار شود که در اثر تکانه‌های اقتصادی، سیاسی و بحران‌های زیست‌محیطی، شهرها دچار رکود و خمودی نشوند و بتوانند تحرک و نشاط خود را داشته باشند. به‌اصطلاح «تاب‌آوری شهر»[۵]ها را در اثر این رخدادها از طریق این روش برنامه‌ریزی می‌توان افزایش داد و در این کار باید از پتانسیل‌های هر شهر که معطل‌مانده و هنوز بهره‌برداری نشده‌ است استفاده نمود. بسیج کردن این پتانسیل‌ها به شیوه‌ای پایدار و با پذیرش مسئولیت‌ها، چالش آتی بازآفرینی شهری است.

کتابشناسی:

  1. Burton, P. (1997) “Urban policy and the myth of progress”, Policy and Politics, 25

  2. Oatley (1995). “Urban regeneration”, planning practice and research 10: 261 – ۲۶۹

  3. Peter W. Roberts, Hugh Sykes (۲۰۰۰). “Urban Regeneration”, SAGE Publications Ltd

  4. Roberts, P. (2000) “the ‘The evolution, definition and purposeof urban regeneration” in P. Roberts and H. Sykes (eds.), Urban regeneration in the UK (SAGE London)

  5. Shaw & Robinson (1998). “Learning from experience urban policy”, Town Planning Review 69. 1: 49-63

[۱] – (Peter W. Roberts, Hugh Sykes (۲۰۰۰

[۲] – (Oatley (1995). Shaw & Robinson(1998), Burton, (1997), Roberts, P. (2000

[۳] – به‌عنوان‌مثال، اقداماتی که مدیریت شهری در خصوص بهسازی و نوسازی بافت‌های فرسوده در طی سال‌های گذشته تجربه کرده است.

[۴] – ابلاغ سیاست‌های کلی «اقتصاد مقاومتی» ۲۹/۱۱/۱۳۹۲

[۵] -Urban resilience

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا